مطالب وبلاگ را چگونه ارزیابی می کنید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 237
کل نظرات : 29

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 4

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 19
باردید دیروز : 76
بازدید هفته : 358
بازدید ماه : 355
بازدید سال : 2293
بازدید کلی : 84347

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان صاحبدلان و آدرس sahebdelan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 76
بازدید هفته : 358
بازدید ماه : 355
بازدید کل : 84347
تعداد مطالب : 237
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : جمعه 28 مهر 1391
نظرات

از این پس تنها ادامه خواهم داد  باران که می بارد حتی به درخواست چتر هم  

جواب رد خواهم داد میخواهم تنهاییم را به رخ این هوای دونفــــره بکشم 

باران نبار من نه چتر دارم نه یار....


تعداد بازدید از این مطلب: 196
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : جمعه 28 مهر 1391
نظرات

روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم ......
تنهایی را دوست دارم چون بی وفا نیست
تنهایی را دوست دارم چون تجربه اش کرده ام
تنهایی را دوست دارم چون عشق دروغین در آن نیست
تنهایی را دوست دارم چون خدا هم تنهاست
تنهایی را دوست دارم چون در خلوت و تنهاییم
در انتظار خواهم گریست و هیچ کس اشکهایم را نمی بیند

تعداد بازدید از این مطلب: 170
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : چهار شنبه 31 خرداد 1391
نظرات

خدایا
گناهانم را نادیده بگیر
همانگونه که دعاهایم را نشنیده می گیری … !

تعداد بازدید از این مطلب: 208
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : چهار شنبه 31 خرداد 1391
نظرات
گاهی دلم برای خودم تنگ میشود...
گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ میشود...
گاهی دلم برای پاکیهای کودکانه ی دلم تنگ میشود...
گاهی دلم برای کسانیکه در این مسیربی انتها آمده اندو رفتندتنگ میشود...
گاهی دلم ازراهزنانی که ناغافل دلم رامیشکنندمیگرید...
گاهی آرزو میکنم ای کاش دلی نبود تا تنگ شود...خسته شود... بشکند....


تعداد بازدید از این مطلب: 193
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : دو شنبه 29 خرداد 1391
نظرات

دلم تنهاست
دلگیرم
همش حس میکنم دارم بدون عشق میمیرم


دلم تنهاست
مجبورم
فراموشت کنم حالا که از چشمای تو دورم

تو میدونی
تو خیلی وقته میدونی
نمیفهمی چه بی اندازه بی رحمی

تو میدونی
نفس گیره
هوای بی تو بودن سخت دلگیره

تو میدونی
چقدر شومه
هوای خونه مردی که از روی تو محرومه

تو میدونی
تو خیلی وقته میدونی
نمیفهمی چه بی اندازه بی رحمی

تعداد بازدید از این مطلب: 201
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : دو شنبه 29 خرداد 1391
نظرات

دلم گرفته از دلم که از تو دوره
خاطره هات همیشه در حال عبوره


چیزی ازم نمونده و هنوز می سوزم
یاد تو مثل آتیشه مثل تنوره


دردی که از تو با منه مرد می خواد و
مردی که بی تو باشه از اهل قبوره


غباری که از تو نشسته روی قلبم
متن ترانه و آهنگ از سایت ایران ترانه

بارون چیه سیل نمی تونه بشوره
زخم که نه جدایی از تو دلخراشه

یاد تو مثل خوره مثل بوف کوره
چشمای تو دلبری کرد و دل من رفت

طفلی هنوز دنبال یک سنگ صبوره
تقصیر اون نیست نگو تقدیر نگو قسمت

قصه بی وفائی از خدا به دوره 

تعداد بازدید از این مطلب: 184
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : دو شنبه 29 خرداد 1391
نظرات

اگه لایق عشقت نبودم
اگه خالی شد از تو وجودم
اگه پا روی عهدم گذاشتم
ولی دوستت که داشتم.........نداشتم؟
بیا از سر خط باورم کن
من عاشقو عاشق ترم کن
نمیخوام قربونی خزون شم
تو با دست خودت پرپرم کن
منو ببخش اگه کم آوردم
اگه فریب دنیارو خوردم
منو ببخش اگه از رو غفلت
دلمو به سیاهیا سپردم
نزار بیشترازین دلم برنجه
نجاتم بده از این شکنجه
بیا پیرهن عشقو تنم کن
توی تاریکیا روشنم کن
منم و غرور تیکه پاره
منم و آسمون بی ستاره
حالا سهم من از تو سکوته
حالا عاشق تو روبروته
دیگه نمیخام از تو جدا شم
دیگه نمیخوام آشفته باشم
آخه بی تو به لب رسیده جونم
دیگه قول میدم عاشق بمونم
اگه آدم خوبی نبودم
اگه یخ زده ذستایکبودم
اگه آبروی عشقو بردم
ولی چوبشو خوردم........نخوردم؟
اگه بی هدفو بی فروغم
اگه زخمی دشنه ی دروغم
اگه دلمو از عشقت بریدم
ولی داغشو دیدم.........ندیدم؟ 

تعداد بازدید از این مطلب: 169
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 21 خرداد 1391
نظرات

مگر اشک چقدر وزن دارد ؟؟؟؟؟

که با جاری شدنش...

اینقدر سبک می شویم...

تعداد بازدید از این مطلب: 182
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 21 خرداد 1391
نظرات

می کوشم غم هایم را غرق کنم

اما...

بی شرف ها یاد گرفته اند شنا کنند...

تعداد بازدید از این مطلب: 205
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 21 خرداد 1391
نظرات

راستی،

دروغ گفتن را نیز، خوب یاد گرفته ام!

حال من خوب است خوبِ خوب...

تعداد بازدید از این مطلب: 177
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 21 خرداد 1391
نظرات

این روزها به جای شرافت از انسان ها

فقط شر و آفت می بینی!

تعداد بازدید از این مطلب: 210
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 21 خرداد 1391
نظرات

می دانی!؟

به رویت نیاوردم!

از همان زمانی که جای تو به من گفتی: شما

فهمیدم

پای او در میان است.

تعداد بازدید از این مطلب: 190
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 21 خرداد 1391
نظرات

دنیا را بغل گرفتیم

گفتند امن است، هیچ کاری با ما ندارد،

خوابمان برد بیدار شدیم دیدیم آبستن تمام دردهایش شده ایم.

تعداد بازدید از این مطلب: 214
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : شنبه 20 خرداد 1391
نظرات

با توام ای خدای مهربانم!
تویی که حرفهایم را می خوانی ،می فهمی
و عشق را در قلبم فرو نشاندی
به من بگو!
دلتنگیت را در کجای دل زمین دفن کنم
تا اینگونه پریشان حال دیدنت نباشم
طوفان غم را چگونه از دریای دلم دور سازم
تا به ساحل آرامشت برسم

نمیدانم!

دلم از جدایی بیزار است و طاقتی برایم نمانده ،
سکوتم از هر فریادی سهمگین تر شده
و عشق تو در رگهایم
نسبت به دیروز جاری تر...
دلم نمیخواهد دیگر به انتظار بنشینم عشق را زنده نگه می دارم ،
و فاصله ها را برای دیدنت در هم می شکنم ،
ندیدن هایت را آویزه گوش زمان می کنم ،
تا به او بفهمانم
که روزگار همیشه اینطور نمی ماند
و آسمان نگاهم
برای باری دیگر ابری نمی شود
چرا که لحظه دیدارت نزدیک خواهد بود

تعداد بازدید از این مطلب: 185
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : شنبه 20 خرداد 1391
نظرات

خـــود را به من عادت نده مــــن مثــل هرکــس نیستـم
یک روز هستم پـــــیش تو یک روز دیـــگر نیستــــــم

از من مخواه عاشـق شدن عاشقـــی سرابی بیش نیست
آن کس که از مـن ساختند جزسایه ایی ازخویش نیست

هرگــز بـرایــــم دل مـــده چشمــــــان خود را تر نکـن
این وضع پـــر آشوب من آشفتــــــه و بـدتــــــر نکـــن

هرگــــز نگویی خواهمت من دوســــــــتت دارم هنـوز
تو حیف هستی نازنیــــــن در پای بی مهـــــــرم نسـوز

سر مستـــی و دلـــــدادگی ازمن گذشتس خستـه ام

من از عمق رفاقت ها، من از لطف صـداقت ها، من از بازی نور در سینه بی قلب ظلمت ها نمی ترسم، من از حرف جــــدایی ها، مرگ آشنایی ها، من از میلاد تلخ بی وفــــــــایی ها می ترسم.
من از پروانــه بودن ها، من از دیــوانه بودن ها، من از بـازی یک شعلهٔ سوزنده که آتش زده بر دامان پروانه نمی ترسم، من از هیچ بودن ها، از عشـــــــق نداشتن ها، از بی کسی و خلوت انسانها می ترسم

تعداد بازدید از این مطلب: 171
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : شنبه 20 خرداد 1391
نظرات

خدایا عذر می خواهم از این که بخود اجازه می دهم که با تو راز و نیاز کنم عذر می خواهم که ادعا های زیاد دارم در مقابل تو اظهار وجود می کنم در حالی که خوب میدانم وجود من ضائیده ی اراده من نیست و بدون خواسته ی تو هیچ و پوچم, عجیب آنکه از خود می گویم منم می زنم خواهش دارم و آرزو می کنم خدایا... تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم تو مرا آه کردی که از سینه ی بیوه زنان و دردمندان به آسمان صعود کنم تو مرا فریاد کردی که کلمه ی حق را هر چه رسا تر برابره جباران اعلام نمایم تو تار و پود وجود مرا با غم و درد سرشتی تو مرا به آتش عشق سوختی تو مرا در توفان حوادث پرداختی, در کوره ی غم و درد گداختی تو مرا در دریای مصیبتو بلا غرق کردی و در کویره فقر و هرمان و تنهائی سوزاندی.

تعداد بازدید از این مطلب: 216
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : سه شنبه 9 خرداد 1391
نظرات
زیاد خوب نباش …
زیاد دم دست هم نباش …
زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی …
آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …
زیاد که باشی ، زیادی می شوی


تعداد بازدید از این مطلب: 209
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : سه شنبه 9 خرداد 1391
نظرات
مدت هاســـــت مجازی مۓ خندیمـــــــ........

مجازۓ شادیمـــــــ........

مجازۓ عاشق میشیمـــــــ..........

مجازۓ همدیگه رو دلدارۓ میدیمـــــــ..........

اما واقعۓ تنهاییـــــم! واقعۓ درد مۓ كشیمـــــــــ.........

واقعۓ از عشق هاۓ مجازی لطمه مۓ بینیمــــــــــ...............
....
تعداد بازدید از این مطلب: 158
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 7 خرداد 1391
نظرات

در خلوت دلم ، در همنشینی با غمها ببین که چگونه میریزد اشک از این چشمها
این چشمهای خیس ، همان چشمهاییست که تو خیره به آن بودی در لحظه دیدار
میفهمی معنای دلتنگ شدن را ، میفهمی معنی انتظار را؟
 نه ! دلتنگی آن نیست که مرا اینگونه محکوم به سکوت کرده است
انتظار آن نیست که اینگونه مرا محکوم به بیقراری کرده است
خیالی نیست ، من همچنان با خیال تو سر میکنم پس بیخیال…
بگذار در حال خودم باشم ، بگذار همچنان من دیوانه دیوانه ات باشم
مزاحم خلوتم نشو ، اگر مرا میخواهی سد راه اشکهایم نشو….
بگذار آرام شوم ، بگذار هر چه غم در دلم انباشته ، خالی شود….
این همان راهیست که هم تو خواستی در آن باشی
و هم من خواستم تا آخرش با تو بمانم
پس چرا به بیراهه میروی، چرا مرا جا گذاشتی و برای خودت میروی؟

مرحبا ، تو دیگر کیستی ، دست هر چه بی وفاست را از پشت بستی….
خودم میدانم بد دردیست عاشقی و همچنان بیمارم ، تا کجا میخواهی بمانی ؟
تا هر جا باشی من نیز میمانم…
عشق من هر از گاهی به یادم باشی بد نیست ،
هر از گاهی هوای مرا داشته باشی جرم نیست
چه کنم ، دلم دیوانه ی توست ، هوایش را داشته باش که
دلم تمام دلخوشی اش به توست…

تعداد بازدید از این مطلب: 161
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 7 خرداد 1391
نظرات

امروز اگر نیایی دیر میشود، سایه من از ردپای آشنای تو بر روی دلم دور میشود
 وهمچنان دورتر میشود تا به آغاز فراموشی یکدیگربرسیم
 و این یک آه حسرت است و این آخرین فرصت است
 و اینجاست که حتی اگر در آینه بنگریم ، تصویر رخ خودمان را هم نخواهیم دید
 و ما جزو آرزوهای محال میشویم و حسرت امیدهای ما را خاکستر میکند
 منی که شب نشینم چگونه با خورشید باشم ؟
 من حتی با ستاره ها نیز همنشین نبوده ام!

 حالا تو در انتظار طلوع رویاهای خودت نشسته ای و من در انتظار اینم که
 رویاهای دیروز، با دلم همراه شوند!
 وقتی خیسی سرزمین چشمانم همیشگیست آمدن باران دگر آن شور را ندارد
 این مرام بی مرامی ات، این وفای بی وفایی ات ، این محبت نامهربانی هایت
 در حق دلم مرا مثل آتش رو به خاموشی کرده است
 خیلی وقت است در دریای بی انتهای غمهایت غرق شده ام
 اما تو ای شناگر ماهر مرا در حال غرق شدن هم ندیدی
 چه برسد به شنیدن فریادم در زیر آب

تعداد بازدید از این مطلب: 125
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391
نظرات

سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخم ها راکم کنی
آه باران من سراپای وجودم آتش است…
پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی…

تعداد بازدید از این مطلب: 169
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391
نظرات

یادمان باشد، فردا ،حتما، ناز گل را بکشیم...

حق به شب بو بدهیم...
و نخندیم دیگر، به ترکهای دل هر گلدان...!!
و به انگشت، نخی خواهیم بست تا فراموش نگردد فردا...! زندگی شیرین است!
زندگی باید کرد... ولی نه به هر قیمت
و بدانم که شبی خواهم رفت .... !!!
و شبی هست که نباشد، پس از آن فردایی ...

تعداد بازدید از این مطلب: 157
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1391
نظرات

قراربود بمونی کنار غرورم

نگو قسمت اینه نگو از تو دورم

قرار بود بیای توی بی کسی هام

یه کاری کن واسه دل واپسی هام

چقدر بغض کردم کنارم نبودی

هزاربار دلم خواست ببارم نبودی

نبودی ببینی چقدر سوت و کورم

چقدر بی قرارم چقدر بی عبورم

خودت نیستی اما غمت روبرومه

میخندم به بغضی که توی گلومه

دیگه هیچ امیدی به بر گشتنت نیست

اینو من نمیگم خلق جاده میگه

شقیقت سفیده داری پیر میشی

چقدر آینه حرفاشو ساده میگه

تعداد بازدید از این مطلب: 168
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : دو شنبه 18 مهر 1390
نظرات

ای خدا من به کسی کاری ندارم ولی زخم از همه خوردن شده کارم
از غریب و کسی که وصله جونه پشت پا خوردن و مردن شده کارم
کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد
بعضی ها قیده همه چیرو زدن بعضی ها اسیر اقبال بدن
اون بالا نشستی گوش کن ای خدا چه عذابیه به دنیا امدن
کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد
اخه هوشیاری غم بزرگییه کاشکی هوشیاری نصیبم نمیشد
هر کجا پا میزارم هر جا که میرم پیشه چشمام میبینم حلقه داری
ای خدا من خودمم هیچ نمیدونم چرا هر گل پیش چشمام میشه خاری
کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد
اخه هوشیاری غم بزرگییه کاشکی هوشیاری نصیبم نمیشد
مرگ تدریجی شده هستی برام نقش خنده دیگه مرده رو لبام
ای خدا هر کسی از راه می رسه می کنه چاه دو رنگی پیش پام
کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد
اخه هوشیاری غم بزرگییه کاشکی هوشیاری نصیبم نمیشد

 

 

 

تقدیم به نیــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 175
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : دو شنبه 18 مهر 1390
نظرات

قصه بی سر و سامانی من گوش کنيد
گفتگوی منو حيرانی من گوش کنيد
شرح اين قصه جانسوز نهفتن تا کی
سوختم ، سوختم اين راز نگفتن تا کی
روزگاری من و دل ساکن کويی بوديم
ساکن کوی بت عربده جويـی بوديم
دين و دل باخته ديوانه رويی بوديم
بسته سلسله ، سلسله مويی بوديم
کس در آن سلسله غير از من و دل بند نبود
يک گرفتار از اين جمله که هستند نبود
نرگس غمه زنش اين همه بيمار نداشت
سنبل پر شکنش هيچ گرفتار نداشت
اين همه مشتری و گرمی بازار نداشت
يوسفی بود ولی هيچ خريدار نداشت
اول آن کس که خريدار شدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم
گرچه از خاطر وحشی هوس روی تو رفت
با دلش آرزوی قامت دلجوی تو رفت
شد دل آزرده و آزرده دل از کوی تو رفت
با دل پر گله از نا خوشی روی تو رفت
حاش آلله که وفای تو فراموش کند
سخن مصلحت آميز کسان گوش کند

 

 

تقدیم به نیــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 192
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : دو شنبه 18 مهر 1390
نظرات

مثه دیوونه های کم تحمل
مثه آواره های زخم خورده
نشستم از رو تقویمای بی تو
تمومه روز و شب هامو شمردم

شبیه دوره گردای پریشون
یه عمره رده پاتو دوره کردم
سراغت رو گرفتم کوچه کوچه
کمک کن دسته خالی بر نگردم

نمیدونی که وقته گریه کردن
ته قلبم چه خالی میشه بی تو
به اسمت می رسه می لرزه قلبم
نمیدونی چه حالی میشه بی تو

هنوز درگیره رویاتم ، خرابم
توام مثله خودم درگیره دردی
قسم دادم خدا رو گریه کردم
مگه میشه عزیزم بر نگردی؟

 

 

تقدیم به نیــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 196
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : دو شنبه 18 مهر 1390
نظرات

بگید بباره بارون
دلم هواشو کرده
بگین تموم شدم من
بگین که برنگرده

بهش بگین شکستم
بهش بگین بریدم
نه اون به من رسید و
نه من به اون رسیدم

برهنه زیر بارون
خراب و درب و داغون
از آدما فراری
از عاشقا گریزون

بذار کسی نبینه
غرور گریه هامو
بذار کسی نفهمه
غم توو خنده هامو

بگین که برنگرده...
بگید بباره بارون
دلم هواشو کرده
بگین تموم شدم من
بگین که برنگرده

برهنه زیر بارون
خراب و درب و داغون
از آدما فراری
از عاشقا گریزون

بذار کسی نبینه
غرور گریه هامو
بذار کسی نفهمه
غم توو خنده هامو

 

 

تقدیم به نیــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 177
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : دو شنبه 18 مهر 1390
نظرات

پر از بغضم پر از حرف سکوتم
تورو گم کردم اما روبروتم
منو برگردون اون جایی که بودم
آخه تا کی گرفتار هبوطم؟

توو دنیایی که جایت آرزوهاست
کسی جز تو منو عاشق نمیخواد
بیا تا سر بذارم روی شونت
دلم مثل خودت تنهای تنهاست

هنوزم زخمیه سیب فریبم
اسیر این شبای نانجیبم
تو خوبی کن بیا به خلوت من
تو که میدونی من اینجا غریبم

هنوزم عکس چشمات روبرومه
نگاه تو تمام آرزومه
بذار باور کنم دستاتو دارم
نگیری دستامو کارم تمومه

 

 

تقدیم به نیــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 173
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : دو شنبه 18 مهر 1390
نظرات

حالا که شمع در بادم
حالا که رفته از یادم
حالا که سرده آغوشم
حالا که موجه خاموشم
منو می رنجونه دوری
نذار بمیرم اینجوری

تو رویایی و من کابوس
تو خورشیدی و من فانوس

منو جدا کن از دردم
منی که بی تو تب کردم

خوشه صدام به آوازت
خوشه پرم به پروازت
منو می رنجونه دوری
نذار بمیرم اینجوری

تو رویایی و من کابوس
تو خورشیدی و من فانوس

 

 

تقدیم به نیــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 164
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : دو شنبه 18 مهر 1390
نظرات

اگه گریه بذاره مینوسم
کدوم لحظه تورو از من جدا کرد
نگو اصلا نفهمیدی نگو نه
تو بودی اون که دستامو رها کرد
خودت گفتی خداحافظ تموم شد
من و تو سهممون از عشق این بود
خود تو حرمت عشق و شکستی
بریدی اخر قصه همین بود
اگه مهلت بدی یادت میارم
روزایی رو که بی تو بین شب بود
تمام سهمت از دنیا عزیزم
بذار یادت بیارم یک وجب بود
بهت دادم تمام آسمونو
خودم ماهت شدم آروم بگیری
حالا ستار ه هام دورت نشتن
منو ابری گذاشتی داری میری
بیا بگرد از این بن بست بی عشق
بذار این قصه اینجوری نباشه
چرا بذر جدایی رو چرا تو
چرا دستای تو باید بپاشه
خدا حافظ نوشتن کار من نیست
اخه خیلی باهات ناگفته دارم

 

 

تقدیم به نیـــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 169
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : دو شنبه 18 مهر 1390
نظرات

اگه لایق عشقت نبودم
اگه خالی شد از تو وجودم
اگه پا روی عهدم گذاشتم
ولی دوستت که داشتم.........نداشتم؟
بیا از سر خط باورم کن
من عاشقو عاشق ترم کن
نمیخوام قربونی خزون شم
تو با دست خودت پرپرم کن
منو ببخش اگه کم آوردم
اگه فریب دنیارو خوردم
منو ببخش اگه از رو غفلت
دلمو به سیاهیا سپردم
نزار بیشترازین دلم برنجه
نجاتم بده از این شکنجه
بیا پیرهن عشقو تنم کن
توی تاریکیا روشنم کن
منم و غرور تیکه پاره
منم و آسمون بی ستاره
حالا سهم من از تو سکوته
حالا عاشق تو روبروته
دیگه نمیخام از تو جدا شم
دیگه نمیخوام آشفته باشم
آخه بی تو به لب رسیده جونم
دیگه قول میدم عاشق بمونم
اگه آدم خوبی نبودم
اگه یخ زده ذستایکبودم
اگه آبروی عشقو بردم
ولی چوبشو خوردم........نخوردم؟
اگه بی هدفو بی فروغم
اگه زخمی دشنه ی دروغم
اگه دلمو از عشقت بریدم
ولی داغشو دیدم.........ندیدم؟

 

 

تقدیم به نیــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 183
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 10 مهر 1390
نظرات

پرستو ها همه رفتند
کبوتر ها همه رفتند
همه همشهریان بار سفر بستند
درون کوچه های شهر ما پاییز طولانیست
نمی دانم بهاری هست؟
نمی دانم صدایی هست؟

عجب صبری خدا دارد
عجب صبری خدا دارد
عجب صبری خدا دارد

همه همسایه ها رفتند
همه عاشق دلها رفتند
همه از خونه و کاشونه دل کندند
درون خونه بیگانگان راهی پیدا نیست
نمی دانم بهاری هست؟
نمی دانم صدایی هست؟

عجب صبری خدا دارد
عجب صبری خدا دارد
عجب صبری خدا دارد

هوای باغ پاییزم
هوای باغ پاییزم
شکفتن رفته از حالم

زدم...زدم سر بس که بر دیوار
زدم سر بس که بر دیوار
تکیده بر فقس بالم
چنان بی یاور و یارم
چنان بی یاور و یارم
چنان بیگانه با خویشم
که حتی سایه ام دیگر
نمی آید به دنبالم
عزیز من...دوست

پرستو ها همه رفتند
کبوتر ها همه رفتند
همه همشهریان بار سفر بستند
درون کوچه های شهر ما پاییز طولانیست
نمی دانم بهاری هست؟
نمی دانم صدایی هست؟

عجب صبری خدا دارد
عجب صبری خدا دارد
عجب صبری خدا دارد

 

 

تقدیم به نیــــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 183
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 10 مهر 1390
نظرات

بغض گریه توی چشام
حرفهای درد روی لبهام

چه جوری باید بگم من
بی تو دنیا رو نمی خوام

 

زده آتیش به وجودم
غم دور از تو نشستن

من که پیش مرگ تو بودم
تو گرفتی منو از من

http://uploadtak.com/images/ohr9nb52il95jia3j4ak.jpg

جز محبت من چه کردم

که شدی دشمن جونم

تارو پودمو سوزونده
آتشی که کردی روشن

بغض گریه توی چشام
حرفهای درد روی لبهام

چه جوری باید بگم من
بی تو دنیا رو نمی خوام

 

رفتی من غریب و تنهام
بی تو مجنونم و رسوام

تو بیا ای نازنینم
به تو خـو کرده نفسهام

فاصله بین منو تو
شــده اندازه دنیام

تو بیا ای نازنینم
تو امید بده به فردام



تقدیم به نیــــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 173
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 10 مهر 1390
نظرات

سراغ تورو میگیرم
سراغ تورو میگیرم ازین پنجره ی خسته
ازین خاطره ی کهنه, ازین آینه ی شکسته

سراغ تورو میگیرم از احساس تر بارون
از آهنگای قدیمی, از این لحظه ی پریشون
سراغ تورو میگیرم

بیا و مهربونی کن
بگیر دست منو بازم
تا در پناه نگاهت
قمار دلو ببازم

بیا و مهربونی کن
بمون تا همیشه پیشم
که بی تو میزنه زخمه
که دنیا تیشه به ریشم

تو اون حادثه ی خیسی
که برده دل تگرگو
تو اون حس یه لطیفی
که بسته دهن برگو

تو اون ثانیه ی سرخی
که ردت توی غروبه
بدون حاله منه خسته
فقط وقتی تویی خوبه

بمون پیش دل تنگم
تا عطر تورو بگیره
بذار عاشق قدیمی
توو آغوش تو بمیره

بیا روشنی شبهام
بیا که تنهای تنهام
بمون با منه تکیده
که من فقط تورو میخوام

 

 

تقدیم به نیـــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 163
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 10 مهر 1390
نظرات

حیف روزایی که بی تو به سر شد
حیف شبهایی که بی من سحر شد
تو بی من تنها من از تو تنها تر
حیف این عمری که تنها هدر شد

من سردم تو سردی دل نیمه جونه
میسوزه میسازه درب و داغونه
میلرزه حتی با چیک چیک اشکام
مثل گنجشکی که زیر بارونه
لبهامون لبخند عشقو کم داره


دلگیرن روزامون لحظه غم باره
دستاتو نظرم کن خیلی محتاجم
پاییزم میریزم رو به تاراجم
آه


من ابرم تو بارون این قصه خیسه
خورشید و بر گردون اینجا قدیسه
اعجازو بارون و باور کن وقتی
میخواد این احساسو از نو بنویسه

من ابرم تو بارون این لحظه نابه
این لحظه مخصوص ماه و مهتابه
بیدارم یا اینکه میبینم خوابه
کی نیلوفر سهم قلب مردابه
اینجا قلب ادمها بی فانوسه


رویاشون رویا نیست عین کابوسه
اینجا چشمامون تو گریه میپوسه
من جایی میخوام با تو قد بوسه
ما دستامون با هم دنیا میسازه


بی سقف و بی دیوارو بی دروازه
ما با هم هستیمو با هم میمیریم
بپر با من بپر وقت پروازه



تقدیم به نیـــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 184
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 10 مهر 1390
نظرات

گفتی :برم؟!
گفتم:چرا؟
گفتی پریشونی بسه
گفتی یکی دل تنگمه
خیلی برام دلواپسه
گفتی : برم؟
گفتم: برو.
اما نگفتم تا ابد
با رفتنت تویی چشام
اشک جایی حلقه بست
تنهام خیالت پیشمه
زخم دله درویشمه
هر جا بسوزم خاطرت
خاکستر آتیشمه
بی شعله میسوزم ولی
ای عشق خاموشم مکن
با من بمان با من بمان
هرگز فراموشم مکن
من قلب چاقو خورده ام
من زنده هم من مرده ام
با بودنت گل کرده ام
با رفتنت پژمور ده ام...

 

تقدیم به نیــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 180
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 10 مهر 1390
نظرات

منو بگیر از این روزای در به
از این روزا از این شبهای بی ثمر
منو ببر به خاطرات رفتمون
روزایی که تو جا گذاشتی پشت سر

تو کوچه ها نمیشه بی تو پرسه زد
خیابونا غریب و غم گرفته ان
کجا برم چرا نمیرسم به تو
کجایی پس چرا نمیرسی به من

حالا که نیستم اشکاتو کی پاک کنه
کی عاشقونه می نویسه اسمتو
بدونه من هزار سال دیگه ام
بدون کسی نمیشکنه تلسمتو

چقدر حرف مونده و نمیشنوی
چقدر راه مونده و نمیکشم
ببین کجای قصه پس زدی منو
محاله بی پناه تر از این بشم

غریبگی نکن دلم غریبه نیست
همونه که برات ستاره چیده بود
بگو که یادته بگو که یادته
همون که گفتی از خدا رسیده بود

تو شونت و نمی سپاری به هق هقم
نه میگی عاشقی نه میگم عاشقم
نه تو دیگه برام اون عشق سابقی
نه من دیگه برات گل شقایقم

 

تقدیم به نیــــاز...

تعداد بازدید از این مطلب: 140
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 10 مهر 1390
نظرات

توی خلوت پر از همهمه ام که صدایی به صدام نمیرسه
اگه میتونی منو دعا بکن من که دستم به خدا نمیرسه
آسمونا ارزونی پرنده ها جای آسمونا یه قفس بده
همه دار وندارمو بگیر هر چی بودمو دوباره پس بده

بازم هیچ راهی به مقصد نرسید من هزار و یک شبه معطلم
تا ته جاده دنیا رفتم و بازم انگار سر جای اولم
چرا دنیا با تمام وسعتش مرحمی برای زخم من نداشت
پای هر چی که دویدم آخرش حسرت داشتنشو تو دلم گذاشت


سر رو شونه های سنگ روزگار قد این فاصله هق هق میکنم
دارم از ثانیه ها سیر میشم دارم از دوری تو دق میکنم
پشت خنده های مصنوعی من دل به این بغض گلوی من بده
روزگار سردمو ورق بزن دست مهربونتو به من بده

گم شدم توی شبی که خودمم شبی که حتی یه فانوس نداره
منو با خودت ببر به روشنی آخه هیچ کی مثل تو منو دوست نداره
لک زده دلم واسه یه همزبون شیشه دل همه سنگ شده
میدونی دلیل گریه هام چیه آی خدا دلم واست تنگ شده

تعداد بازدید از این مطلب: 177
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : یک شنبه 10 مهر 1398
نظرات

اگر مُردم خاکسترم را به باد دهید چرا که من از نسل سوخته ام...

تعداد بازدید از این مطلب: 227
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : مرتضـی کریمی
تاریخ : جمعه 2 ارديبهشت 1390
نظرات

دنیا را بد ساخته اند، کسی را که دوست داری تو را دوست نمیدارد،کسی که تو را دوست دارد تو دوستش نمی داری. اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به رسم و آیین هرگز به هم نمی رسید.

و این رنج است...

تعداد بازدید از این مطلب: 184
موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تعداد صفحات : 4


عشق را در زندگی فریاد می زنیم اما افسوس... که در هیاهوی بی رنگ عاطفه ها گاهی قلب را در گرو اندکی محبت می گذاریم و اینگونه قلب را بدون دریافت چیزی از دست می دهیم و ما هم می شویم یک بی عاطفه...


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود